حذف بخشنامه ای کنکور؛ تکثیر استرس دانش آموزان و گسترش کاسبی مؤسسات!

– بحث حذف کنکور دانشگاه ها، سالیانی است که در جریان است؛ علاوه بر دلایل متعددی که برای حذف کنکور می آورند، در سال های اخیر دو علت، بیش از بقیه دلایل، مطرح می شود:
1⃣ کنکور باعث شده است مؤسسات زیادی حول آن شکل بگیرند و تبعات منفی متعددی را بر نظام آموزشی تحمیل کنند.
2⃣ کنکور، استرس را در دانش آموزان نهادینه کرده است.

– آنچه اکنون مطرح می شود این است که کنکور را حذف کنند و دانشگاه ها بر اساس سوابق تحصیلی و نمرات دانش آموزان در طول دوره دوم متوسطه ، دانشجو بگیرند.

– در این بحث، اساساً “مسأله و مشکل” به درستی شناسایی نشده است؛ یعنی فکر می کنند مسأله ای که باید حل شود، “کنکور” است حال آن که مسأله واقعی، که کنکور هم تابعی از آن است، “مدرک گرایی و عطش ناشی از آن برای ورود به دانشگاه” است.

-حذف کنکور نیاز جامعه برای تحصیلات عالیه را نمی کاهد بلکه مسیر آن را تغییر می دهد.

-اگر امروز همه استرس ها در روز کنکور جمع شده است، با حذف کنکور و جایگزینی نمرات دوره متوسطه به جای آن، این استرس تکثیر می شود (نه تقسیم) و به تمام دوران متوسطه دوم تسری می یابد چرا که دانش آموزان در تک تک امتحانات این سه سال و ایام منتهی به هر امتحانی، استرس کنکور را تجربه می کنند و اگر روزی در امتحان یا امتحاناتی به هر دلیل نتوانند نمره خوبی بگیرند، ناامیدی از آینده به استرس هایشان افزوده می شود.

-از سوی دیگر، مؤسسات کنکور زمینه بیشتری برای ورود به مدارس پیدا می کنند چرا که اگر امروز تمرکز آنها بر روز کنکور است ، در چنان شرایطی، هر امتحانی در مدرسه زمینه ای برای کاسبی این موسسات و افزایش فشار بر دانش آموزان و خانواده ها خواهد بود.

-چه باید کرد؟
تنها راه منطقی و عقلانی این است که اساساً نیاز به ورود به دانشگاه کاهش یابد. این مهم، با افزایش کیفیت آموزشی در مدرسه میسر است.

-قطعاً با سیستم کنونی آموزش و پرورش نمی توان به این مهم دست یافت لذا باید به اصناف میدان و امکان قانونی داد… دانش آموزان باید بتوانند در رشته-شغل هایی که هم اکنون در جامعه وجود دارند، تحصیل علم و تجربه کنند، مثلاً صنف رستوران دارها در رشته های آشپزی، پذیرایی و مدیریت رستوران ها مدرسه داشته باشد و به افراد دیپلم دهد، همین طور است اصناف دیگری مانند سوپرمارکت ها، نجارها، پرورش دهندگان گل و گیاه، قنادان، تولید کنندگان لباس، تعمیرکاران خودرو، مبل سازان، مؤسسات تبلیغاتی، ارائه دهندگان خدمات تلفن همراه، خشکشویی ها، شرکت های بازاریابی، آرایشگاه ها، انتشاراتی ها، صنف طلا و جواهر، کفاشان، اتحادیه های کشاورزی و دامداری، مؤسسات برگزاری مجالس، تأسیساتی ها، آژانس های گردشگری، تولید کنندگان و فروشندگان ابزارآلات ساختمانی و … .

-فکر کنید که اگر میلیون ها دانش آموز بر اساس علاقه، امکانات، شغل خانوادگی و … وارد آموزش های صنفی شوند، دیپلم بگیرند و شغل و درآمد آینده شان را در دسترس ببینند، آیا از حجم میلیونی متقاضیان دانشگاه کم نخواهد شد؟!

-در اسکاندیناوی اکثر دیپلمه ها بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه، در رشته ای که در مدرسه آموخته اند مشغول به کار می شوند و درصد اندکی برای دانشمند شدن یا تصدی مشاغلی که نیازمند تحصیلات عالیه اند به دانشگاه می روند.

-علاوه بر این دانشگاه ها نیز باید کیفی شوند تا از میزان متقاضیان آن کاسته شود. در کشورهای پیشرو، هر چند ورود به دانشگاه آسان است ولی فارغ التحصیل شدن از آن، کار بسیار سختی است اما در ایران این روند معکوس است.

-کنکور، دانشگاه و مدرک، در ایران امروز موضوعاتی خاص حوزه علم و دانش نیستند بلکه به پدیده های عمیق اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی تبدیل شده اند. بنابراین، راه های ذکر شده برای عبور از وضعیت کنونی، هر چند لازم اند ولی کافی نیستند. باید اتفاقات گسترده تر و عمیق تری رخ دهد، به عنوان مثال بخش خصوصی برای جذب افراد، به جای مدرک، خواهان مهارت آنهاست لذا با گسترش بخش خصوصی مدرک گرایی خود به خود جای خود را به مهارت گرایی می دهد. تغییر نگرش به مدرک گرایی، گسترش فرهنگ احترام به همه مشاغل و نظایر این ها هم زیرساخت های فرهنگی موضوع هستند.

-اگر این اتفاقات نیفتد، مشکلی حل نشده، بلکه کلی هزینه کرده ایم تا مشکل از جایی به جای دیگر منتقل شود!

✍ جعفر محمدی

منبع: sriran.com

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − 4 =